کمالپرستی در شکل پاتولوژیک آن میتواند آسیب زننده باشد. زمانی که از آن برای به تعویق انداختن وظایف استفاده شود، میتواند شکل تعلل به خود گیرد و زمانی که از آن برای توجیه عملکرد ضعیف یا کسب حس همدردی و تأیید دیگران استفاده شود، میتواند به شکل ناراضی بودن از خود در آید. اینها، با هم یا جداگانه، استراتژیهای خودمعلولکنندهای هستند که ممکن است کمالگرایان، برای محافظت از احساس صلاحیت خود (به انگلیسی: self-competence) استفاده کنند.[۵۳][۵۴] بهطور کلی، کمالگرایان ناسازگار، دائماً برای رسیدن به استانداردهای بالای خود، احساس فشار میکنند. وقتی که یک کمالگرای ناسازگار نتواند به انتظارات خود برسد، این فشار باعث ایجاد ناهماهنگی شناختی میشود. کمالپرستی، با بسیاری از عوارض روانشناختی و فیزیولوژیکی دیگر نیز مرتبط دانسته شدهاست.
